آدرس کانال تلگرام موسسه @iihsep

  •  » مطالب علمي
  •  » ارگونومي
  • رگونومي ، آسيب هاي اسكلتي – عضلاني و كار با كامپيوتر

    در فنلاند طي مطالعه اي كه انجام گرفت در طي يك سال حدود 34 درصد از كاربران VDU دچار گردن درد شده بودند. رد يك مطالعه ي ديگر كه در آمريكا انجام گرفت درطي يك سال ،58 درصد از كاربران VDU  دچار علائم آسيب هاي اسكلتي – عضلاني در ناحيه ي گردن /شانه شده بودند. 
    http://img.tebyan.net/big/1386/05/20523320711515218561468210311313121177174.jpg

    در مورد علائم اختلالات اسكلتي – عضلاني دربين كاربران VDU معتقدند چندين فاكتور مختلف دخالت دارد  كه از جمله ا ين عوامل مثل پوسچرهاي مچ و آرنج و گردن در ايستگاه كاري طراحي شده و فاكتورهاي روانشناسي ،مدت زمان كار با VDU ، فشار بار كاري وارده بر بدن و ديگر عوامل  كه تمام اين عوامل در كنار يكديگر باعث پيدايش و پيشرفت علائم اسكلتي – عضلاني مي شوند.
    حال دراين قسمت به بررسي اين عوامل مي پردازيم :
     
    فاكتورهاي بار فيزيكي (Physical load Factors):
    بار فيزيكي ، فاكتورهايي در ارتباط با نيرو هاي بيومكانيكي توليد شده در بدن است. يا به اين صورت تعريف مي شود كه مواجهه مكانيكي با در نظر گرفتن اينكه فاكتورهاي ديگر مثل روشنايي ،صدا، سازمان كاري ، فاكتورهاي رواني و ...در نظر گرفته نمي شوند.
     
    بار عضلاني(Muscular loud)  :
    رايج ترين روش ارزيابي بار عضلاني ، استفاده از الكتروميو گرافي (EMG) است.در دهه ي 1959 Lundervold از EMG براي بررسي فعاليت عضلاني در بيماران كه دردعضلاني داشتند استفاده كرد. درد عضلاني شغلي به اين صورت تعريف مي شود كه دردي درعضله پرفشار كه در نتيجه كار يكنواخت يا كار استاتيك ايجاد مي شود. كه اكثر بيماران مورد مطالعه Lundervold كار تايپ كردن يكي از وظايف اصلي شغلشان بود.كارهاي تكراري در كار با vdu باعث ايجاد بار زياد(over loud) در فيبر هاي عضلاني در حال انقباض هاي طولاني ميشود كه اين باعث خستگي عضلات مي شود .
     
    پوسچرها و حركات (Pustures and Movments) :
    نتايج حاصل از مطالعه اي كه توسط Ariens   صورت گرفت نشان داد كه  ارتباط نزديكي بين نشستن در هنگام كار در بيشتر از 95 درصد از زمان كار و درد گردن وجود دارد.  همچنين وضعيت هاي غير طبيعي شانه مثل خم شدن و دوري از مركز بدن نيز با علائم اسكلتي – عضلاني ارتباط دارد . در مطالعه اي كه توسط ماركوس و همكارانش صورت گرفت كه در مورد فقط يك پوسچر تغيير پذير بود واينكه زماني كه درجه ي داخلي آرنج كمتر از 121 درجه مي شود باعث افزايش ريسك علائم اسكلتي – عضلاني مي شود . اخيرا در تحقيقي كه انجام گرفته است معلوم شده است كه خم شدن مچ بيشتر از 20 درجه باعث افزايش ريسك ايجاد سندرم تونل كارپال (CTS)خواهد بود.
    كارهاي تكراري نيز با افزايش ريسك علائم اسكلتي -  عضلاني در مچ و ساعد نيز مرتبط است.
     
    نيرو(Force) :
    نيرويي كه در كار با موس و كيبورد بكار مي رود ممكن است يك ريسك فاكتور براي علائم اسكلتي- عضلاني باشد.واضح است كه سه يا چهار ساعت كار با موس كامپيوتر مي تواند باعث خستگي در عضلات ساعدو نيز بكار بردن نيروي زياد در كار با كيبورد باعث ايجاد علائم اسكلتي – عضلاني شديد در مچ و ساعد خواهد  شد.
     
    نيازهاي بينائي (Visual demands) :
    ناراحتي هاي بينائي ارتباط مستقيم با كار با VDU دارند. دارند.توصيه هايي كه در مورد مي شود: 
    Ø     درمورد قرارگيري مانيتور در VDU توصيه مي شود كمي پايين تر از سطح چشم قرار گيرد.
    Ø      فاصله صفحه مانيتور تا چشمها  بايد بين 50 تا 60 سانتي متر باشد.
    Ø     خم شدن بيش از ۲۰-۱۰ درجه مانيتور به عقب باعث افزايش انعکاس نوري شده و وضوح تصوير را کم مي کند.
    Ø   منابع نور سفيد در پشت مانيتور نيز باعث اختلال در ديد ميشوند، که بايستي آنها را حذف نمود.
     
    سازمان كاري(Work Organization ) :
    سازمان كار ي يا سيستم كاري توصيه شده شامل پنج جزءمهم است كه عبارتند از :ساخنار سازماني ،پرسنل سيستم مربوطه،تكنولوزي بكار رفته شده در سيستم،وظايف كاري و محيط بيروني مربوطه.اجزاي مختلف در سيستم كاري بر فاكتورهاي  روانشناختي موثرهستند.عنوان مثال :نياز هاي شغلي ،آزادي در تصميم گيري و حمايت اجتماعي از مديران و كاركنان.
     
    مدت زمان كار با VDU (Duration of work):
    مدت زمان كار با VDU به عنوان يك ريسك فاكتور ايجاد علائم اسكلتي –عضلاني بالا تنه مطرح شده است.بررسي تحقيقات مختلف نشان مي دهد كه ارتباط بين زمان كار با VDU و ايجاد آسيب هاي اسكلتي عضلاني در ساعد و دست در مقايسه با ارتباط بين زمان كار و ايجاد علائم اسكلتي – عضلاني در ناحيه گردن/ شانه بيشتر است.Blangsted در مطالعه اي را برروي كاربران كامپيوتر كه دربخش سايت كامپيوتري تصفيه خانه شهرداري سوئد انجام داد معلوم شد كه به طور متوسط هر ساعتي حدود 230 بار توسط موس كليك و به طور متوسط هر ساعتي حدود 1960 بار به صفحه كليد ضربه مي زدند كه به طبع آن ريسك ايجاد  آسيب هاي اسكلتي – عضلاني با افزايش زمان كار در آنها بيشتر خواهد شد. 
     
    فاكتورهاي روانشناختي واسترس رواني(psycological factors and mental sterss):
    رايج ترين روش ارزيابي فاتورهاي رواني ،استفاده از پرسشنامه هاست.تعدادي از فاكتورهاي مختلف روانشناختي بعنوان ريسك فاكتورهايي براي علائم آسيب هاي اسكلتي – عضلاني در ناحيه گردن-شانه مطرح شده اند.براي مثال :حق تصميم گيري كم،مدت زمان فشار رواني وارده ،استرس رواني،نارضايتي شغلي،بار كاري زياد، ... چندين نظريه در مورد چگونگي ارتباط فاكتورهاي رواني با علائم اسكلتي –عضلاني مطرح شده است كه دراين نظريه ها اظهار شده كه فاكتورهاي ناسازگار باعث استرس رواني مي شوندكه فرض شده است كه با افزايش ريسك ايجاد علائم اسكلتي-عضلاني همراه است.
    Stressor يك فاكتور يا شرايطي كه باعث پاسخ فيزيولوژيكي يا رواني مي شود.stress  بدين صورت تعريف مي شود كه يك پاسخ نامشخص (فيزيولوژيكي ورواني )ايجاد شده بوسيله stressor فيزيكي يا رواني است.
     
    فاكتورهاي فردي(Individual factors):
    1-جنسيت
    تقريبا در همه مطالعات و تحقيقات انجام شده در زمينه آسيب هاي اسكلتي –عضلاني مرتبط باكار زنان را ريسك پذيرتر از مردان دانسته اند.دو بحث مهم در مورد افزايش ريسك اختلالات اسكلاتي –عضلاني در زنان نسبت به مردان وجود دارد كه يكي تفاوت در مواجهه شغلي بين مردان و زنان است و يكي هم تفاوت ابعاد آنتروپومتريكي بدن زنان نسبت به مردان است كه اين تفاوت در ابعاد انتروپومتريك با عث مي شود كه زنان كارها را با پوسچرهاي بي نهايت زياد و نيروي عضلاني بيشتر نسبت به مردان انجام مي دهند.
     
    2-تكنيك كاري(Working  technique):
    افراد با تكنيك كاري بد (ارزيابي از طريق چك ليست مشاهده اي )درطول كار با VDU ، كاري با فعاليت عضلاني زياد در ساعد وشانه (عضله ذوذنقه)و مچ هايشان انجام مي دهند.پوسچر هاي مچ،حركات انگشتان و سرعت انجام اين حركات و نيروي بكاربرده شده براي كليك كردن و... مثالهايي از تكنيك كاري در كار است.يك اصطلاحي كه قدري شبيه به تكنيك كاري است work style است كه تصور چند بعدي (رفتاري،شناختي و فيزيولوژيكي)از پاسخ استرس در كاراست.
    يك مدل از آسيب هاي اسكلتي- عضلاني و كرا با كامپيوتركه يك مل اصلاحي از Sauterو Swonson است كه در نمودار زير آمده است :
     ترجمه :  اقاي مهندس حامد کاشي مسئول بهداشت حرفه اي شرکت دام دشت
    http://iranianhse.mihanblog.com/post/182